نی نی ما عشق ما

اولین سفر سه نفره مهشید و محسن و پسرتو راهمون

1394/3/25 12:19
نویسنده : مهشید
97 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عروسکم پسرکم محبت می خوام برات از اولین سفری بنویسم که من و بابایی با تو رفتیم .سفر به خطه زیبای شمال . اول شش ماهگی بودم که تصمیم گرفتیم بریم سفر قبل از اینکه سنگین تر بشم و به زمان زایمان نزدیکتر . با خانم دکترم مشورت کردم که با تجویز دارو در حین سفر موافقت کرد . جفت خانواده ها تو این سفر همراهمون بودند که خیلی هوامو داشتند بابا محسنم مواظبم بود و هردو ساعت یکبار تو مسیر توقف می کرد تا راه برم و اذیت نشم . رفتیم چابکسر چند کیلومتری رامسر تو همون ویلای همیشگی اداره . همه چیز خوب بود و سعی می کردم فقط از دریا و جنگل و هوای پاک لذت ببرم تا تو هم آرامش بیشتری داشته باشی .بابا محسنم مدام برام خوراکی ها و میوه های خوشمزه می خرید قربونت برم توام انگار خوشحالی تکونای بامزه می خوری تو دلم . تله کابین رامسر بخاطر ارتفاعش و تکوناش و ترس من از ارتفاع نرفتیم چون تو حالت عادی هم اونجا استرس می گرفتم ولی بجاش یه روز رفتیم جواهر ده که مامان فرشته و بابا مرتضی و مهسا هم اومدن توی ماشین ما و کلا با تو 8 نفر تو ماشین بودیم یه روزم رفتیم سرولات هر دو جا هم خیلی قشنگ و کوهستانی و جنگلی هستش با جاده باریک و پیچ و خم دار . بابا محسنت روز آخر رفت توی دریا شنا اما من پامم لب آب نگذاشتم بخاطر تو همشم پتو دورم بود که مبادا تو سرما بخوری . مامان فرشته از فروشگاه البسکو تو رامسر برات سه تا لباس خوشکل خرید یه بلوز شلوار خرسی یه سرهمی آبی با عکس ببعی و یه سرهمی زیر دکمه دار خوشکل . خاله مهساتم آویزون کرده بود تو ماشین و مدام قربون صدقت می رفت . انشاا... مسافرت بعدی مون با تو هستش با حضور تو کنارمون نمی دونم کجا ولی دوست دارم بریم مشهد حالا بابایی هم یه قولایی داده ببینیم چی میشه . مامان و بابا منتظرتن عزیزم .بوووووووووس 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

پرنیان
16 تیر 94 1:54
عزیز دام کی میای تو من ببینمت.واقعا چشم انتظارتیم و دلمون میخواد ببینیمت وروجک ارزومهه ک تورو ببینم♥♡♥♡